محمد کرام‌الدینی

حالا که آب‌ها تقریباً از آسیاب افتاده‌اند، خبر مدال‌آوری دانش‌پژوهان زیست‌شناسی کشور در سی و سومین المپیاد جهانی زیست‌شناسی (۱۹ تا ۲۷ تیرماه ۱۴۰۱، ارمنستان) رو به کهنگی و فراموشی می‌رود و آتش بحث داغِ المپیاد در جامعه‌ی ما به طور موقت به سردی می‌گراید، می‌خواهم اندکی دیگر در این آتش بدمم و بار دیگر بحث چالش‌برانگیز رقابت در المپیادهای علمی جهانی را پیش بکشم.

می‌دانیم که موضوع‌های المپیادهای علمی بحث‌انگیز و چالش‌انگیرند. معمولاً اگر کسی در جمعی سخنی در این باره بگوید، در واقع باب بحثی دامنه‌دار را با انواع نظر‌های تند موافق و مخالف گشوده است.

اما نیک می‌دانیم که رقابت موضوعی ریشه‌دار در فرهنگ زندگی اجتماعی انسان است و ریشه‌های آن که در ذهن آدمی جای گرفته و گسترش یافته‌اند، از گذشته‌های نامعلوم آب می‌خورند. کودک آدمی به طور طبیعی و غریزی در پی رقابت با هم‌سالان است و میل به مسابقه دارد. مسابقه در واقع تمرین رقابت‌های جدی آینده است و آدمی از زمان‌های باستان از این غریزهٔ طبیعی به بازی و رقابت برای تربیت کودکان و نسل‌های بعدی استفاده می‌کرده است.

البته، تئوری‌های آموزشی دربارهٔ سودمندی مسابقات آموزشی اتفاق نظر ندارند. برخی تئوری‌ها ادعا کرده‌اند که چون مسابقه بخشی از فرهنگ‌ بشری است، پس باید در آموزش هم وارد شود ؛ چون مسابقه برای زندگی آیندهٔ دانش‌آموزان لازم است و آنان را برای رقابت‌های عرصه‌های مختلف زندگی اجتماعی آدمی آماده می‌کند.

در همین حال، برخی دیگر از تئوری‌ها مسابقه و رقابت را مانع همکاری می‌دانند و بنابراین، معتقدند که هر گونه رقابت و مسابقه باید از جامعهٔ انسانی بیرون شود و همکاری و صلح و دوستی به جای آن بنشیند. به همین علت، برخی اندیشمندان رقابت را شایستهٔ اجتماع انسانی نمی‌دانند، بلکه آن را پدیده‌ای زیان‌مند به شمار می‌آورند. مثلاً، به عقیدهٔ گاندی رقابت بیانگرِ نوعی خودخواهی است. به نظر او وقتی کسی پیروزی در رقابت را افتخارآمیز می‌داند، در واقع از خشونت و جنگ دفاع می‌کند. به باور گاندی رقابت از خودپسندی سرچشمه می‌گیرد، در حالی که جامعهٔ انسانی باید بر پایهٔ عشق متقابل، همکاری و ایثار و در خدمت بهبود زندگی انسان‌ها باشد. در جامعهٔ آرمانیِ گاندی همهٔ افراد در همکاری با یکدیگر و در خدمت یکدیگرند و شادی‌ها، غم‌ها و یافته‌های خود را با هم تقسیم می‌کنند. او عقیده داشت که رقابت در جامعهٔ بی‌خشونت جایی ندارد و جامعه بی‌خشونت وقتی محقق می‌شود که بیشتر مردم آن به خودخواهی، خودپسندی و خودپرستی گرایش اندک داشته باشند .

با این حال، امروزه، رقابت در آموزش و پرورش جهانی کاربردهای گسترده دارد. نظام‌های آموزشی کشورها به قصد یافتن استعدادهای برتر، رقابت را بین دانش‌آموزان و دانشجویان به راه می‌اندازند. معلمان گاه برای تحقق هدف‌های آموزشی، ترغیب و تشویق دانش‌آموزان و نیز پویایی محیط آموزشی، دانش‌آموزان را وادار به رقابت با یکدیگر می‌کنند و این رقابت را گاه میان دانش‌آموزان یک کلاس برگزار می‌کنند و گاه دانش‌آموزان را در رقابت‌هایی مانند کنکورها درگیر می‌کنند.

به علاوه، یکی دیگر از هدف‌های المپیادهای علمی شناسایی افراد نخبهٔ جامعه به منظور کمک گرفتن از آن‌ها در حل مسایل عدیدهٔ جامعه است. بی‌گمان، جامعه‌ای که قدر افراد مستعد و توانمند خود را نداند و از آنان برای حل مشکلات خود یاری نطلبد، محکوم به زوال است. پس یکی از وظایف مسئولان آموزشی شناخت استعدادهای برتر و معرفی آن‌ها به جامعه است تا جامعه از توانایی آنان در حل مشکلات خود استفاده کند و این شناخت بدون برگزاری مسابقه و رقابت ممکن نیست.

شک نیست که پیروزی دانش‌آموزان ما در مسابقات علمی جهانی غرورانگیز و افتخارآفرین است؛ اما در کنار این غرورآفرینی اهداف دیگری نیز در نظر است: پیشرفت و تحول در آموزش علم و همکاری و داد و ستد فکری و علمی با جهان.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *