بخش نخست: راز جاودانگی
محمد کرامالدینی
حافظ سخن بگوی که بر صفحهٔ جهان
این نقش مانـد از قلمـت یـادگار عمـر
تعدادی از دوستان جوان که میخواهند نشریهای علمی به پا کنند، از من خواستهاند تا تجربههای خود را در زمینههای انتخاب مطالب علمی، نگارش یا ترجمه، ویرایش و سپس انتشار آنها برای ایشان بازگو کنم. این نوشته با استفاده از یادداشتهای قبلی، در پاسخ به این جوانان و متناسب با آنان در چند قسمت تنظیم شده است؛ به این امید که به کار آید.
۱. راه جاودانگی
نخستین چیزی که دربارهی متنسازی علمی به نظرم میرسد، ستایش، گوشزد کردنِ اهمیت و خطرهای نویسندگی است. معتقدم نویسندگی از یک سو کاری پر خطر و از سوی دیگر، گام نهادن در راه جاودانگی است. گفتم خطر؛ ممکن است این پرسش برای شما پیش آمده که کدام خطرها در کمین نویسندگی است؟ پاسخ آسان است: خطر آشکارشدن عیبها؛ چون، میگویند «تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد» و نیز «دیکتهی نانوشته غلط ندارد».
فرض بر این است که نوشتهی شما، اگر منتشر شود، تا ابد باقی خواهد ماند و جاودانه خواهد شد. به بیان دیگر، لحظههایی از عمر شما که برای نوشتن صرف شده است، در رود زمان جاری و جاودانه خواهد شد. به احتمال زیاد سالها بعد، هنگامی که هیچ یک از ما، دوستان و خویشاوندان کنونیمان در قید حیات نخواهیم بود، کسی نوشتهی شما را خواهد خواند و چه بهتر که از شما به نیکی یاد کند. آری، نوشتن یکی از راههای جاودانگی و جاودانگی از آرزوهای دیرینهی آدمی بوده است.
بنابراین، هرگز نباید نوشتهای سُست و کممایه را منتشر کنیم. آگاه باشیم که انتشار نوشتهها فرایندی یکطرفه و برگشتناپذیر است. نوشتهی شما پس از انتشار مانند تیری که از چلهی کمان رها شده باشد، از اختیار و ارادهی شما خارج و خواه ناخواه جزئی از شخصیت شما خواهد شد؛ دیگران را به داوری دربارهی شما واخواهد داشت و اگر سُست باشد، دیگر هرگز نخواهیم توانست آن را مهار کنیم و آب رفته را به جوی بازگردانیم.
بدون دیدگاه